مارکس وبر و علوم فرهنگی

ساخت وبلاگ

ماکس وبر در پی پاسخ به این سؤال بود که آیا علوم فرهنگی و انسانی همانند رأی اثبات گرایان در ردیف علوم طبیعی است با استقلال آنها مورد توجه قرار دارد؟ از این رو در پیوند تعمیم و تفرید قائل گردید تبیین و تفهم مکمل یکدیگرند و بر فهم و تبیین تفسیری را تنها به شرطی علمی میداند که در قالب تبیین علی درآید و هر چند فهم کنش را ضروری درک کنش می داند؛ ولی به نظرش گامی مقدماتی در جهت استقرار روابط علی محسوب می شود.گام بعد تبیین است که علل و عوامل این رفتار را در بیرون بر می رسد. او معتقد بود تفهم تنها نخستین گام در فرایند استاد علی است و متعاقباً جستجوی معانی ذهنی اصل است که سوق دهنده کنشگران تاریخی اند. او استدلال می کرد مقولات نظری تعمیمی همچنان که در علوم طبیعی لازم هستند. در علوم اجتماعی نیز ضرورت دارند و کنش معنادار در چارچوب زمینه اجتماعی و نهادی مفهوم بندی می شود. تأکید اصلی وبر متوجه معانی ذهنی است که کنشگران به کنش های شان نسبت می دهند و جهت گیری های متقابل این کنشها را در چارچوب زمینه های تاریخیاجتماعی بر می انگیزند. گرچه و بر معتقد است این افرادند که واقعیت هستی شناختی دارند و جامعه به معنای واقعی و مستقل از افراد و روابط و کنشهای آنها وجود ندارد؛ ولی در عین حال جامعه شناسی را از به کار بردن مفاهیم عامی چون دولت

آبا...
ما را در سایت آبا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dramasl بازدید : 44 تاريخ : پنجشنبه 16 شهريور 1402 ساعت: 0:15